پس از جدایی دردناک، بن دچار بی خوابی می شود. او برای از بین بردن زمان، شروع به کار در شیفت آخر شب در سوپرمارکت محلی می‌کند، جایی که تخیل هنری‌اش بی‌حرکت است.