تورو زندگی خود را در دهه 1960 به یاد می آورد، زمانی که دوستش کیزوکی خود را کشت و او به نائوکو، دوست دختر کیزوکی، و زن دیگری به نام میدوری پر جنب و جوش نزدیک شد.