داستان عزیز در یک بحران وجودی در حسرت جوانی‌اش: او نه از کارش راضی است و نه از زندگی خصوصی‌اش که توسط خواهر و خانواده‌اش که مدتی است با او زندگی می‌کنند ربوده می‌شود.